چه باشد آنچه خوانندش دانشجو
❖ چه باشد آنچه خوانندش دانشجو
• دانشگاه چیست؟ دانشجو کیست؟ دانشگاه ، دانشجو و جامعه چه نسبتی دارند؟ نسبت زیست جهان ایران اسلامی با دانشجو چگونه است؟ همه این سوالات را زمانی می توانیم جواب گو باشیم که توجه ویژه ای به «ایده دانشگاه بومی و اسلامی» داشته باشیم.
• تاملات در باب کیستی دانشجو نسبت تنگاتنگی با ایده دانشگاه دارد و برای اینکه درباره کیستی دانشجو قضاوتی داشته باشیم باید چیستی ایده دانشگاه را فهم کنیم که آیا خدمت به الهیات یا خدمت به اهداف عالی دولت و ملت یا در آمد زایی و کار آفرین بودن یا جست و جوی حقیقت را رسالت و کلان ایده خود قرار داده است یا نه ؟
• رسالت کنشگرانِ دانشگاه، خواه اساتید و دانشجویان و پژوهشگران، و خواه مدیران دانشگاه توسط ایدهها تعیین میشود و بدون تاملات فلسفی در باب آن نمی توان کیستی کنش گران را تحلیل نمود.
• دانشگاه در محل تولد خود ایده های خاصی را با روند طبیعی خود پی گرفته است که می توان آنها را در آثار کانت ، هایدگر ، گادامر ،جان سرل و دریدا به وضوح دید یعنی دانشگاه به شکل امروزی آن از ایده های تبعیت می کند که از آبستن مدرنیته زاییده شده اند .
• هویت دانشگاه و دانشجو برای اینکه بتواند در تراث فکری ، فلسفی ، فرهنگی و تاریخی زیست جهان ایران اسلامی جایگاه خود را پیدا کند نیاز به باز بینی و بازخوانی فلسفی و علمی داشته و دارد.
• دانشجو و دانشگاه در نظام معنایی ایران اسلامی نسبت خاصی با علم برقرار می کند که این نسبت را در تراث روشنگری نمی توان یافت. دانشجو در این اتمسفر ، علم را حاکی از حقیقت می داند و آن را برای حل مشکلات خاص جامعه خود نیز به کار می گیرد و البته تعارضی هم که در غرب بین علم و دین شکل گرفته در این ایده معنا پیدا نمی کند از این رو دانشگاه همان دانشگاه نیست و در کانتکس جدیدی قرار گرفته و معنا جدیدی را تداعی می کند و دانشجو هم معنای جدید یافته که در تعارض با زیست فرهنگ خود قرار ندارد بلکه کاسته های آن را ایستاده بر پایگاه فکری واقع گرا به نظاره می نشید و به راه حل های آن می اندیشد.
• باید متذکر شد این بحث ، از ایده اسلامی سازی دانشگاه ها در ابتدا انقلاب پیچیده تر است و آن دیدگاه اولیه بدون مواجهه دقیق با ایده دانشگاه و ایده های حکمرانی مبتنی بر تراث و زیست جهان ایرانی اسلامی مورد بحث قرار گرفته و متاسفانه نتوانسته آنگونه که باید جواب گو باشد بخاطر همین نیازمند تاملی عقلانی در این حوزه توسط فیلسوفان علم و اجتماعی هستیم
دیدگاهتان را بنویسید