من نخبه مسلمانم!

 

⭕️ نخبه° کیست؟

 آیا هوا سپهر های فکری، فلسفی، فرهنگی و اجتماعی در نخبگی تاثیری دارند؟ آیا انسان نخبه می تواند بدون جهان بینی خاص به «شناخت» و «تدبیر» بپردازد؟ آیا «جهان بینی»° باعث تفاوت زمین بازی او از سایر نخبگان می شود؟ چه چیزی به اهداف و آرمان های او رنگ می بخشد؟

🔸«نخبه» به فرد سرآمد و کارآمد اطلاق می‌شود که اثرگذاری اش در تولید و گسترش علم، هنر، فن آوری، فرهنگ‌سازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری و تلاش او در راستای تولید و گسترش دانش ها و نوآوری ها موجب سرعت بخشیدن به تکامل جامعه انسانی شود.

 

⭕️ اندیشگان° چیست؟

🔸«اندیشگان» یک محدوده و مرز دانشی و فکری، تشکیل یافته از مفاهیم یا الگوهای فکری در عرصه نظریه‌ها، فرضیه‌ها، روش‌های تحقیق، معیارها و ملاکات بالا دستی مبتنی بر هستی شناسی و معرفت شناسی خاصی است که درباره پدیده ها، جهان، انسان و جایگاه او در جهان هستی و یا در جامعه، بسته جامعی از رویکرد ها و الگو ها ارائه می دهد. اندیشگان، یک زیست جهان و بستر فکری است که خمیر مایه فکری نخبه را فراهم می سازد.

🔸«نخبه» برای اینکه نقش اساسی خود را ایفاء کند، لازم است درباره همه اموری که گفته شد از متافیزیک (هستی شناسی و معرفت شناسی) تا اندیشگان فکری خاص، دیدگاه مشخص و قضاوت واقع گرایانه ای داشته باشد.

 

⭕️ نخبگی با توجه به نوع نگاه به عالم، در طول تاریخ شکل های متفاوت داشته است:

 

🔹 نخبه ای که نوع نگاه او به عالم ریشه در مبانی عصر روشنگری دارد به او «نخبه روشنگر» می گویند که «شناخت» و «تدبیر» را بر اساس آن صورت بندی می کند.

🔹 نخبه ای که منتقد مبانی روشنگری است و مبانی خاصی را که ریشه در اندیشه چپ_ به معنای عام آن_ دارد را دنبال می کند «نخبه روشنفکر» گفته می شود.

🔹دین مبین اسلام به عنوان یک مکتب فکری اصیل، دارای ۳ ویژگی اساسی: جهان شمولی، جامعیت و واقع گرایی است. بنابراین آموزه‌های خود را به شکلی ساختارمند و مبتنی بر الگویی منظم و علمی جهت تأثیرگذاری مثبت و رسیدن به مطلوب ارائه کرده است که این رویکرد باعث شکل گیری اندیشگان خاصی گشته که «نخبه مسلمان» در آن تنفس می کند لذا «نخبه مسلمان» هم رنگ خاصی دارد غیر از سایر نخبگان و شکل سومی از طیف نخبگانی است.

🔸 اهداف، آرمان ها و روش های او نیز بازگشت به صفر و صد اندیشگان خاص او دارد و بخاطر همین، «نخبه مسلمان» ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد که باید این ویژگی ها را بشناسد و هویت نخبگانی و اسلامی خود را بازیابد و در ادامه در پیشرفت جامعه، منطبق بر الگوی پیشرفت اسلامی، موثر واقع شود.